ساعت فلش

                                                                                  اصفهان

  تاريخ اصفهان

شهر اصفهان در جلگه اي از آبرفتهاي زاينده رود بنا شده است. اين شهر از جمله شهرهايي است که شايد تاريخ و سابقه آن به سابقه و قدمت کشور ايران برسد.اصفهان در بيشتر ادوار تاريخ ايران از بزرگترين شهرهاي کشور بوده است. اصفهان قسمتي از عراق عجم و از بلاد شرقي ايران است و از طرف جنوب محدود است،  به زردکوه بختياري و خاک  فارس و از طرف شمال به نطنز و کاشان و محلات و از طرف مشرق به جبال نائين و يزد و از طرف مغرب به لرستان بعضي معتقدند اصفهان بنام اصفهان بن بنطي بن سام بن نوح موسوم شده و او آن را بنا نهاده است.
در داستانها بناي شهر را به کيکاووس و عده اي از مورخين بناي آن را به طهمورث ديوبند،سومين پيشدادي نسبت داده اند،که قسمتي از شهر را بنا کرده و قسمتي ديگر را جمشيد و اسکندرکبيرساخته وبعضي گويند هوشنگ پيشدادي بناي شهر را نموده وشهرستان را که سابقاً يکي ازمحلات اصفهان بوده وحالا در يک فرسنگي شهر است اسکندرساخته است.اين شهر از دوران باستان در کرانه هاي زاينده رود وجود داشته و به گفته مورخان حتي پيش از شهرياري شاهان هخامنشي،شهري آباد بوده و بعداً به صورت اقامتگاه تابستاني پادشاهان هخامنشي در آمده است .در زمان حکومت اشکانيان و  ساسانيان متجاوز از نهصد سال مرکز استان بزرگي در ميانه کشور بوده است.اصفهان در سال 20ه.ق. به تصرف سپاه اسلام درآمد واين امر باعث شد تا تمدن وهنر اسلامي کم کم در آن گسترش يافته و بناهايي با سبک معماري اسلامي در اين شهر ساخته شود .

شهر اصفهان بعد از سال301 ه.ق. بدست سامانيان افتاد و رفته رفته بروسعتش افزوده شد.درقرن 6 ه.ق. ازدست اسماعيليه آسيب ديد و مدتي پايتخت طغرل سلجوقي بود.در زمان سلطنت شاه عباس صفوي اول اصفهان به اوج شکوه و عظمت خود رسيد. شاه عباس اين شهر را پايتخت خود قرار داد وساختمانهاي زيبايي درآن ايجاد کرد.عبارت اصفهان نصف جهان نيز از همين زمان است. دراواخردوره صفويه افغانها اين شهر را ويران و مردم آن را قتل عام کردند. از دوره افشاريه و زنديه ، آثارمهمي دراصفهان باقي نمانده است و درزمان قاجارپس از انتقال پايتخت به تهران ،به ويراني گذاشت.ظل السلطان ،پسرناصرالدين شاه ،بسياري از عمارات صفوي کنار زاينده رود را ويران کرد و مصالح آن را براي ساختن کاخ خود معروف به پارک ظل السلطان به تهران انتقال داد.
وجه تسميه اصفهان 
از اصفهان قبل از اسلام اطلاعاتي در دسترس نيست اما اين شهر در رديف اولين شهرهايي است که اقوام مهاجر آريايي آن را بنا نهاده و به آن  گابه  مي گفتند. اين اسم بعداً به  گي  تبديل شده است. استرابون جغرافيدان ( سال 40 قبل از ميلاد ) نقل مي کند شهر اصفهان در زمان هخامنشيان از مراکز مهم کشور ايران محسوب مي شده است. پروفسور هرتس فلد مستشرق معروف آلماني معتقد است نام اصفهان در ابتدا انزان بوده است و سپس به گابيان تغيير يافته است و از دوره هخامنشيان گي و بعد جي تبديل شده است البته عطران از جمله نامهاي کهن ايران بوده است. ياقوت هموي مولف معجم البلدان اصفهان را شهر سواران ناميده، و حمزه اصفهاني کلمه اصفهان يا اسپهان را مشتق از سپاه مي داند که در فارسي به معناي قشون و سگ مي باشد. وجه مناسبت اين دو نگهباني و حراست است.
اصفهان پايتخت ايران
اصفهان بنا بر ملاحظات سياسي موقعيت جغرافيايي اوضاع طبيعي و وسعت خاک آن از هزاران سال پيش تاکنون چندين بار به تختي کشور انتخاب شده  است مهمترين دوراني که اصفهان رسماً پايتخت ايران بوده عبارتند از:
الف ) عهد اشکانيان            
ب ) عهد ساسانيان    
ج  ) دوره ديلمه
د  ) دوره سلاجقه ( از کارهاي مهم اين دوره اقدام به اصلاح تقويم جلالي به همکاري عمر خيام )
ه ) دوره صفويه ( اصفهان در اين دوره بخصوص زمان شاه عباس اول ودوم اهميت پيدا ميکند) والتر مينچ آلماني مي نوسد: اصفهان نه تنها  در قلب ايران قرار دارد بلکه داراي کليه شرايطي است که براي  يک پايتخت بزرگ لازم است.
مادام ديولافوا: ديري نپاييد که اصفهان درسال1000 هجري شاه عباس پايتخت خود را ازقزوين به اصفهان منتقل ميکند پس از آن اصفهان يکي از زيباترين شهرهاي جهان گرديد.
000/600 نفر جمعيت معادل جمعيت پاريس در زمان لويي چهاردهم پيدا کرد.
در زمان شاه عباس اول پايتخت شده و تا زمان سلطنت سلطان حسين پايتخت دولت صفويه بود.
موقعيت جغرافيايي اصفهان
از نظر تقسيمات کشوري شهر اصفهان مرکز استان فارس است که در فاصله 425 کيلومتري جنوب تهران واقع شده است اختلاف ساعت اين شهربا تهران فقط 20 ثانيه مي باشد منطقه اي که اصفهان در آن قرار دارد يکي از حاصلخيز ترين جلگه هاي ايران مي باشد قرار گرفتن در مرکز فلات ايران از يک سو به ارتفاعات برف گير و از سوي ديگر به جلگه هاي حاصلخيز منتهي مي شود که موقعيت خاصي براي اين استان فراهم کرده است موقعيت ويژه و تنوع آب وهواي استان از زمانهاي باستان تاکنون آن را محل استقرار گروههاي بزرگ انساني و مرکزثقل تمدنهاي کهن وشکوفايي  اقتصادوفرهنگ ايران قرارداده است به همين علت استان صنعتي-کشاورزي اصفهان مناسبترين نقطه جهت استقرار صنايع سنگين از جمله ذوب آهن تشخيص داده شده است شهر اصفهان در مسير تلاقي راههاي شمالي وجنوبي ايران واقع شده است ،از اين رو داراي موقعيت ممتازي است ارتفاعاتي اطراف اصفهان قرار دارد که عبارتند از:
کوههاي پيلارته يا سيد محمد در شمالغربي تپه آتشگاه وکوه دنبه درغرب کوههاي کلاه قاضي وشاهکوه وصفه درجنوب وتپه هاي آبشار در شرق پست ترين نقطه شهررودخانه زاينده رود است. اين رود که ازغرب به شرق جريان دارد يکي از بزرگترين رودخانه هاي ايران و مهمترين علت وجودي شهر حاصلخيز اصفهان و 850 دهکده ايست که در حوزه آبياري آن قرار گرفته و از آب مشروب مي شوند. سرچشمه اين رودخانه زردکوه بختياري است. طول آن از سرچشمه تا مرداب گاوخوني360 کيلومتر ميباشد اما عرض آن متفاوت ميباشد وحداکثر در محل موسيان 800 متر است .مساحت اصفهان 197403 کيلومترمربع ميباشد که از 3580 قريه و روستا تشکيل ميگردد.اين شهر بعد از تهران بزرگترين شهر ايران است.اصفهان از نظر جغرافيايي جزء منطقه مرکزي  وخشک است .اين شهر از نظر بارندگي ضعيف ميباشد اما رودخانه زاينده رود اين کم ابي را جبران مي کند.
اصفهان ازنظرموقعيت جغرافيايي واقتصادي
استان اصفهان با مساحتي در حدود10702685 کيلومترمربع درمراکزفلات ايران واقع شده است.در17 شهرستان اين استان مجموعاً 3926273 نفر(آمار 1375 ) زندگي ميکنند.
استان اصفهان به علت گستردگي شامل بخشهاي متعدد کوهستاني وجلگه اي ميباشد. چنانکه دامنه هاي شرقي کوهستان زاگرس ،قسمتي از ارتفاعات مرکزي ودرقسمتهاي شرقي وجنوب شرقي نواحي پست و کويري را دربرميگيرد. 
آب  وهواي استان به طور کلي معتدل خشک است و ميتوان آب و هواي آن را به سه بخش تقسيم کرد.آب و هواي صحرايي،آب و هواي نيمه صحرايي و آب و هواي نيمه مرطوب سرد .
در اين استان فصول چهارگانه کاملاً مشخص است. تابستانها ملايم وزمستانها سرد و پربرف است.بيشترين ميزان بارندگي درفصل زمستان وکمترين آن درفصل پاييز است.هرچه از شهر اصفهان به مشرق و جنوب شرقي يعني حوزه گاوخوني نزديک شويم از مقدار رطوبت هوا کاسته ميشود.
نام استان اصفهان هميشه با زاينده رود همراه بوده است . اين رود بزرگترين رودخانه فلات مرکزي ايران است  که از ارتفاعات زردکوه بختياري سرچشمه ميگيرد وپس از طي مسافتي از مغرب به مشرق جلگه اصفهان را آبياري ميکندو سپس ازوسط شهربه 140 کيلومتري جنوب شرقي اصفهان گذشته وبه باتلاق گاوخوني ميريزد.
به جززاينده رود ،سه رودخانه مرغاب،گندمان و اناربار(گلپايگان ) از منابع تأمين آب کشاورزي استان هستند. استان اصفهان از نظر جلب توريست رتبه بالايي دارد چرا که از    دوره هاي سلاجقه وصفويه آثارتاريخي باشکوهي برجاي مانده است.امروزه استان اصفهان به دليل دارا بودن درصد اشتغال درپخش صنعت خدمات به عنوان يک مرکزصنعتي درکشورايران شناخته شده است. پيشرفت سريع همه جانبه صنعت به ويژه صنايع مادر دراين استان باعث گرديده تا بزرگترين مرکزصنعتي کشورمحسوب شود.کارخانه هاي بزرگي مانند  فولادمبارکه،ذوب آهن ،پالايشگاه ،صنايع دفاعي،داروسازي ،پلي اکريل،صنايع نساجي وبافندگي وکارگاههاي صنايع دستي و دهها کارخانه ديگرباعث ايجاد چنين قطب اقتصادي مهمي گشته اند.فاصله اصفهان تاتهران 414 کيلومتر ،تاشيراز 481 کيلومتروتا يزد 316 کيلومتر ميباشد.
فرودگاه بين المللي اصفهان درشمالشرقي شهر درفاصله 35 کيلومتري مرکز شهر واقع شده است. 
ازاين فرودگاه بطورروزانه و هفتگي پروازهايي به شهرهاي مختلف ايران و جهان صورت مي گيرد.
فاصله هوايي اصفهان تاتهران 335 کيلومتر است.
کاخ چهلستون
تاريخ اتمام اين کاخ سلطنتي- که محل بارعام شاه عباس دوم بوده است- سال 1075 هجري قمري مي باشد. طرح اين کـاخ مربوط به زمان شاه عباس اول است .در وسط کاخ، عمـارتي   ( کلاه فرنگي ) است که اطراف آن اتاقهاي کوچکي ساخته شده بود ودر زمان شاه عباس دوم اين ساختمان وسعت يافت، که تالار هجده ستون وتالار آيئنه و بسياري از تزئينات وآيئنه کاريهاي از آن جمله اند. در ايران تعدد هر چيز را با عدد چهل نشان مي دادند اما تصادفاً تعداد ستونهاي چوبي اين کاخ 20 عدد مي باشد که پس از انعکاس در آب استخر مقابل عمارت دو برابر مي گردد. و به همين دليل آن را چلستون مي نامند.

کاخ عالي قاپو
اين کاخ به نام دولت خانه مبارکه در ضلع غربي ميدان امام قرار دارد و شالوده اين قصر در عهد جانشينان تيمور ريخته شد ولي در سال 1018 هجري قمري به دستور شاه عباس اول پنج طبقه ديگر بروي آن ساخته شد، و در طبقه اول تغيراتي دادند. هر طبقه اين کاخ تزئينات مخصوص به خود دارد. طبقه ششم محل پذيرايي مهمانان شاه بود وبه آن اتاق ضبط صوت مي گفتند. ( محل هنرنمايي نوازندگان ) عالي کلمه عربي و قاپو کلمه ترکي مي باشد و چون شاه عباس ارادت قلبي به مولا علي داشت 110 عراده توپ در دو طرف آن مستقر کرده است و او دري از طلا و جواهر ساخت و به نجف منتقل کرد و يکي از درهاي کهنه رواق نجف را به اصفهان آورد. و آن را زينت بخش اين کاخ نمود. 
در دوران قاجار اين قصر به ويراني کشيده شد و مردم براي تبرک در کنار آن آش نذري     مي پختند و شعله آتش به همراه دود تا طبقه سوم را سياه کرده بود.
ميدان نقش جهان 
اين ميدان که به مناسبت وسعت به اين اسم ناميده شده، به نام ميدان شاه ( امام ) موسوم است. اين ميدان يکي از بزرگترين و زيباترين ميدان هاي جهان است، به شکل مستطيل، در اطراف اين ميدان 200 اشکوب ساخته شده که اشکوبهاي همکف دودر هستند که يک در به طرف ميدان ودر ديگر به بازار باز مي شود.

منارجنبان
اين دو منار از شهرت بسزايي بر خوردار بوده و در 6 کيلو متري غرب اصفهان در قريه اي بنام کارلادان قرار گرفته است.اين منارها بر بقعه مرد زاهدي به نام عمو عبدالله در سال 716 هجري قمري در اين مکان دفن گرديد بنا  شده است.ارتفاع بنا 10 متر و ارتفاع منارها 17 متر        مي باشد که داراي نوسان و حرکت ارتعاشي مي باشد.
پل هاي زاينده رود
زاينده رود پس از پيمودن 360 کيلومتري خود، از ميان کوهها، دره ها، دشتها، باغها، بيشه ها و کشتزاران مي گذرد و سرانجام  اصفهان را به دو قسمت شمالي و جنوبي تقسيم مي کند و جهت ارتباط شمال و جنوب پل هاي بسياري روي آن زده شده، از آن جمله پل شهرستان يکي از کهن ترين پل هاي زاينده رود است.
پل چهارباغ، در مرکز شهر واقع شده که خيابان چهار باغ عباسي را به چهار باغ بالا متصل   مي کند و به نام سي وسه پل و الله ورديخان شهرت دارد و طولاني ترين پل زاينده رود است و داراي 300 متر طول و 33 چشمه دارد. در قديم چهل چشمه داشته است اين پل به دستور شاه عباس و به دست الله ورديخان سپهسالار ارتش در سال 1021 هجري  ساخته شده است. جشن سنتي آب ريزان در کنار اين پل انجام مي گرفت. وپل را آذين بندي مي کردند.


پل خواجو
در انتهاي شرقي خيابان، محل تلاقي خيابانهاي کمال اسماعيل، مشتاق و چهار باغ خواجو قرار دارد. اين پل به نامهاي پل گبرها، حسن بيک، بابارکن نيز معروف است. تاورنيه سياح معروف نوشته است: رودخانه زاينده رود در هيچ کجا، بستري به اين زيبايي ندارد. واين پل چهار طبقه دارد و از نظر معماري بي نظير است به دستور شاه عباس دوم بنا شده، وسدي روي آن ساختند تا با تجمع آب روي آن کشيراني کنند ومردم به تفريح و تماشا بپردازند.
کاروانسراها
قبل از پيدايش وسايط نقليه موتوري تجار مال التجاره هاي خود را به وسيله چهار پايان حمل مي نمودند و مسافرتها و زيارتها هم بوسيله حيوانات صورت مي گرفت و مدت مديدي هم طول ميکشيد.بنابراين احتياج فراواني به يک استراهتگاه بين راه داشتند تا خود و مرکبشان استراحت کنند .به همين مناسبت سلاطين قديم به فکر ساختن کاروانسرا افتادند. بناي اين کاروانسراها در زمان شاه عباس به اوج خود رسيد. بعضي از کاروانسراها گنجايش 100 مسافر با اسبهايشان را داشت.گويند شاه عباس تعداد 999 باب کاروانسرا درسراسر کشوراحداث نموده است.
قلعه طبرک
ازاين قلعه مهم به عنوان محل خزاين سلطنتي استفاده مي شد.و به دستور مؤيدالدوله فخرالدوله درزميني به وسعت بيش از صد مترمربع ،درجنوبشرقي اصفهان ساخته شده است.قلعه طبرک ازدوطرف به چشمه خوراستکان وراهروان محدود ميشده است.اطراف قلعه بارويي مستحکم کشيده شده بود،که قطرآن از10 مترتجاوزميکرده است.
شيرهاي سنگي
يکي از سنن باستاني مردم اصفهان که گويا ازعشاير و به خصوص عشايربختياري سرچشمه گرفته است،نصب شيرسنگي روي قبوربعضي ازاشخاص بوده است که امروزديگرمتداول نيست.اين رسم ازاين قرار بوده که اگر پهلواني يا مرد جوانمردي مي مرد،پس ازمرگ روي قبراوسنگ قبري به شکل شير که سمبل شجاعت و مردانگي است نصب مي کردند. دراصفهان نيزدرگورستان تخت فولاد برروي قبوربعضي ازپهلوانان شيرهاي سنگي زيبايي نصب کرده ولي دراواخرقاجاربسياري ازسنگهاي تخت فولاد را جهت مرمت پل خواجو به آنجا آوردند.بعضي ازاين شيرهاي سنگي را ازمکان اصلي خارج کردند ويکي ازآنهاهم اکنون درجنوب پل خواجو مستقر است.
سنگاب اصفهان
درايران بعدازاسلام سقاخانه و سنگاب وهروسيله ديگري که مردم تشنه را سيراب نمايد،تقدس داشته است.
اززمان صفويه دربناها ومساجدمعظم ومهم ومتعددي که ساخته شد،سنگابهاي زيبايي به شکل کاسه هاي کعب دار بزرگي تعبيه ميشدکه هم ارتفاع وهم قطربعضي ازآنها بيش ازيک متربوده است وازسنگهاي حجاري شده اي ساخته مي شدکه نقوش واشعاري روي آن نقش بسته بود،ازجمله سنگاب مسجدشاه را ميتوان نام برد.
مدرسه چهارباغ
مدرسه چهارباغ که ازمهمترين مدارس تاريخي اصفهان است درزمان شاه سلطان حسين صفوي ودرفاصله سالهاي 1118 تا 1126 ه.ق. ساخته شده است.اين بنا آخرين شاهکار معماري دوره صفوي است. درمجاورت اين مدرسه بازارشاهي (بازارچه بلند) قرارگرفته است.
کوه صفه
در جنوب اصفهان از سي و سه پل به طرف جنوب، خيابان چهار باغ بالا وجود دارد. از جنوب اين خيابان زيبا که در قديم اين خيابان از ميان باغهاي زيبا و درختهاي چنار و ميوه مي گذشته است. باغ هزار جريب در جنوب آن عمارتهاي با شکوهي وجود داشته که در زمان ظل السلطان ويران شده است.
در دامنه کوه صفه چشمه اي به نام درويش و 200 متر بالاتر از آن چشمه گل زرد قرار دارد که در منطقه اي صعب العبورقرار دارد. کوه صفه از محل چشمه درويش که سنگ کوه از خاک جدا گشته و دامنه کوه محسوب مي شود در سمت غرب به فضاي سنگي مسطحي منتهي    مي گردد که کوه را به همين جهت « صفه » مي نامند. از سمت چپ کوه يک سلسله تپه هاي خاک سرخ رنگي به چشم مي خورد. بعد از اين تپه ها به طرف مشرق کوههاي کلاه قاضي قرار دارد. در دامنه کوه قلعه هايي وجود دارند که ديواره آنها از سنگ بوده و مهمترين آنها     « قلعه ديو » که ويرانه هايي از آن هنوز باقي است. در مغرب کوه صفه عمارت تخت رستم قرار دارد: زيرا بنا بر باورهاي مردم جنگ اسکندر و دارا در آنجا اتفاق افتاده است. اما برخي آن را آتشگاه مي دانند.
در دهه اخير بنا بر اصول شهر سازي جديد کوه صفه به يکي از زيباترين گردشگاههاي شهر مبدل گرديده است.
زاينده رود
يکي از بزرگترين رودخانه هاي ايران است از مغرب به مشرق جريان دارد. سرچشمه آن   دامنه هاي زردکوه که حد فاصل بين اصفهان- لرستان قرار دارد. زرين رود از چهارمحال از جنوب – چشمه جانان- چشمه چهل چشمه و دو چشمه ديگر خرسنگ و کودنگ  به اين رود ملحق مي شوند. منبع اصلي انشعاب زير کوه زردکوه قرار دارد. اکثر کوههاي اين منطقه برفگير است. دو چشمه ديگر در اين نواحي است که يکي شيرين و ديگري شور است.
غلظت زاينده رود پس از الحاق آب کوهرنگ به آن، مشخص مي شود و سرچشمه اصلي    مي باشد.
آب رودخانه پس از عبور از تونل کوهرنگ و پس از راههاي بسيار در 140 کيلومتري جنوب شرقي اصفهان به باتلاق گاوخوني مي ريزد. در بسياري کتب از آن به نامهاي زاينده رود- زنده رود- زندرود- زرين رود- زرينه رود- زن رود- وزندک نام برد. چون در طول مسيرش زايش کرده است.
مرداب گاوخوني
در فاصله 140 کيلو متري شرق اصفهان باتلاق بزرگ به نام مرداب گاوخوني وجود دارد. مرداب گاوخوني در 23 کيلومتري پل ورزنه و در شمال شرقي دهستان جرقويه و جنوب غربي نائين و غرب منطقه ندوشن از استان يزد وشمال غربي کوير ابرقو و شرق دهستان رودشين واقع شده است و شبيه گلابي است که به سمت جنوب کشيده شده و اطراف آن عاري از سکنه است اين مرداب نمکزار، در وسط، گودالي دارد که تا کنون خشک نشده و هنگام وزش باد و طوفان امواجي به ارتفاع بيش از يک متر از آن بر مي خيزد و در پهنه وسيعي از نمکزار پخش مي شود اين باتلاق به علت شوري زمين واستخراج نمک شکار دريايي ندارد ولي در اطراف آن گورخر، آهو، گرگ و ... يافت مي شود.
اين مرداب به نام گاوخواني نيز آمده که از دو جزء « گاو» به معناي بزرگ و « خواني » به معناي چاه و چشمه تشکيل شده است.
مقدار آب آن در زمستان چند برابر تابستان است. جغرافيدانان معتقدند آبي که در مرداب فرو رفته و در نقاط بسيار دور از زمين بالا مي آيد به علت اين مي باشد که چاه هاي عميقي در اطراف آن حفر شده است. و بعضي معتقدند بهرام گور که به شکار گورخر علاقه داشته است در اين مکان گرفتار گور شده است. حکيم عمر خيام چنين سروده است:
بهرام که گور مي گرفتي همه عمر 
ديدي که چگونه گور بهرام گرفت
چشمه کوه صفه
اصفهان به علت موقعيت جغرافيايي و وجود رودخانه زاينده رود و کوههاي اطراف وهمچنين نقاط برفگير ،داراي چشمه هاي متعددومختلفي است ولي وجود چاههاي آب و قنوات بسياري  ازاين چشمه ها را خشکانيده است .بيشترچشمه هاي اصفهان دراطراف کوههاي برفگير بختياري است که آب بعضي ازآنها ازنظراملاح معدني ازگواراترين نوع آب جهان به شمارميرود.
چشمه هفتون: اين چشمه درخيابان مدرس ودرنيم کيلومتري ايستگاه سرچشمه قراردارد.
چشمه خوراسگان: که ازدومنبع سرچشمه ميگيرد،يکي درمحل باغ مراد که چشمه اي است قديمي ودرزمان ديالمه به صورت فندق، قلعه طبرک را احاطه کرده بود. چشمه دوم درپاقلعه ،درمحوطه اي بيضي شکل به عرض 7 متر ميباشدکه پس ازطي مسافتي حدودنيم کيلومتر به مسيرچشمه اول ميرسد وهردوچشمه، مجموعاً چشمه باقرخان را تشکيل ميدهند و ازبزرگترين چشمه هاي اصفهان است.
چشمه راهروان: درضلع جنوبي خيابان احمدآباد ودرمحله قديمي باغ مراد واقع است .آب آن پس ازگذشتن ازخيابان سروش به روستاي رهروان ميرسد و آب آن به مصرف کشاورزي ميرسد.


مسجد جامع
اين مسجد درسمت شمال اصفهان قراردارد و اهالي آن را مسجد جمعه ميگويند.يکي از کهنسالترين مساجد ايران است.اين مسجد مجموعه اي ازسبکهاي معماري ايران درطول چهارده قرن ميباشد.اين بنا ازدوران حکمراني سلطان محمدباسينغر است ومرمرهاي صاف ودرخشاني درسقف آن بکاربرده شده است. قسمتي ازآن ابتدا آتشکده بوده وپس ازپذيرش اسلام ازسوي مردم اصفهان تبديل به مسجد شد ودرزمانهاي مختلف بناهايي به آن اضافه شد.
مسجد جامع عباسي(مسجد شاه)
اين مسجد مهمترين ،بزرگترين وزيباترين مسجد دوره صفوي دراصفهان است. ازنظراهميت و عظمت معماري وچه ازجهت متنوع ترين و عاليترين نوع تزيينات خطاطي و نقاشي و کاشيکاري،شاهکاري کم نظير است.به درستي معلوم نيست،به مناسبت نام سازنده آن(شاه عباس) ويابه علت وسعت و عظمت به اين نام معروف شده است.مهمترين قسمت اين بنا گنبد عظيم آن است.
مسجد شيخ لطف الله
در ضلع شرقي ميدان امام واقع شده، کتيبه هاي عالي به خط عليرضا عباسي که تا آخر عمر مورد توجه شاه عباس بوده به طوريکه حتي شاه عباس شبها چراغ بدست مي گرفته تا او اطراف گنبد را خطاطي نمايد، منحصر به فرد است. شيخ لطف الله اهل لبنان بوده و شاه عباس او را از قزوين به اصفهان آورد و اين مسجد و مدرسه را به نام او بنا نهاد. 
تخت فولاد
اصفهان ازابتداي تاريخ عهد هنر بوده ،به همين مناسبت محل پرورش و دفن معروفترين علما و شعرا کشوروجهان است که گورستان تخت فولاد آرامگاه ابدي آنها ،علاوه بربناي تاريخي ازجهت معماري و هنرهاي ديگر بي نظير ميباشد.
گورستان تخت فولاد درجنوب اصفهان وجنوب زاينده رود قراردارد.زمان صفويه گورستان رسمي شهرشد.پس ازاينکه زرتشتيان ،بنا به دستورسلاطين صفوي ،محل سکونت خود در زمينهاي تخت فولاد راتخليه کرده ودرجنوب جلفا ساکن شدند، شاهان صفوي کاخها وباغهاي زيبا دراين  منطقه ساختند. ازجمله عمارتهاي معروف هفت دست، باغ گلستان،کاخ سعادت آباد دراين منطقه ساخته شد.
آتشکده هاي اصفهان
پرستشگاههاي زرتشتيان را آتشگاه ميگويند که مهمترين آنهادراصفهان درکوه آتشگاه بوده است.اين کوه در8 کيلومتري غرب اصفهان ودر3کيلومتري جنوب سده است.شهرت سده نيز بواسطه همين کوه آتشگاه است واين کوه تپه اي است به ارتفاع هزارمتر که درمنطقه حاصلخيزاصفهان قراردارد.
کليساهاي اصفهان
دين مسيح داراي سه فرقه بزرگ کاتوليک، ارتدوکس وپروتستان ميباشد.قسمت اعظم ارمنيان جلفاي اصفهان تابع فرقه ارتدوکس ميباشند ولي چون توسط حضرت گريگور دين مسيح را پذيرفته ،آنها راگريگوريان ميگويند.ارمنيان اصفهان ابتدا درارمنستان زندگي ميکردندکه پيوسته بادولت عثماني يعني ترکيه درجنگ و جدال بودند ودرسال1013 به اصفهان کوچ کردندو درجلفا ساکن شدند.پس ازکوچ ارمنيان ،شاه عباس براي آنها حقوق و امتيازات خاصي تعيين نمود.
قديميترين کليساي جلفا،کليساي هاکوپ(يعقوب مقدس) است که درشمالغربي صحن فعلي کليساي مريم ساخته شده است.
بعدازهاکوپ،کليساي گيورک قديميترين کليسا که درخيابان حکيم نظامي قراردارد،ميباشد.

کليساي سنسور:
معروف به کليساي وانک اززيباترين کليساهاي ايران بشمارميرود.ازنظرمعماري بي نظير است و تمام ديوارهاي آن منقش به نقاشيهاي سبک ايراني است و داراي تابلوهايي اززندگي حضرت مسيح ميباشد.
خانقاه اصفهان
مراکز اجتماع دراويش وفقرا را خانقاه ميگويند.دراين مراکزکه علاقه مندان به عرفان و تصرف گرد هم مي آيند،محل تعليم وکليه امورمربوط به دراويش ميباشد.ازخانقاه هاي فعال و با سابقه اصفهان ،نعمت الهي ميباشدکه حدود دو قرن سابقه دارد.

امامزاده هاي اصفهان
دراصفهان امامزاده هاي متعددي وجود داردکه شجره نامه برخي از آنها را مشکوک دانسته اند و معروفترين آنها عبارتند از:
امامزاده اسماعيل – امامزاده احمد- امامزاده هارونيه- امامزاده باقر- امامزاذه شاه حمزه
پارکها وفضاي سبز اصفهان
اصفهان که درمنطقه مرکزيايران و نزديک کويرقرارگرفته ازبرکات رودخانه زاينده رود يکي ازسرسبزترين شهرهاي ايران است.
بلوکات حاشيه زاينده رود،پيوسته ازدرختان چنار و کبود و غيره مستور بوده است.خوشبختانه دردوسه دهه اخيردولت و شهرداري دورانديشي نموده و جهت جلوگيري ازسموم ناشي از تمدن ماشيني با احداث پارکها درده ناحيه شهرداري و ممانعت ازريختن فاضلاب کارخانه ها به زاينده رود ،جلوي آلودگي آب و هوا راگرفته اند.همچنين احداث ميدانهاي ورزشي و   چمن کاري ازجمله درساحل زاينده رود،وگردشگاههايي براي خانواده از ديگر فعاليت آنها بوده است.
سازمان بين المللي يونسکو که حافظ بناها وآثارتاريخي دنياست ،اصفهان را در زمره 10 شهرزيباي جهان دانسته وسعي درحفظ آثار و بناهاي آن دارد.


باغ پرندگان
شهرداري اصفهان به منظور افزايش و تقويت جاذبه هاي حاشيه زاينده رود اقدام به احداث باغ پرندگان نمود . اين باغ افزون بر داشتن جاذبه هاي تفريحي دارای جنبه هاي آموزشي علمي و تحقيقاتي نيز مي باشد و به لحاظ اينکه گونه هاي بسيار زيادي از پرندگان در اين باغ نگهداري مي شود مي توان قابليت ها و بهره بردا ري هاي آموزشي آنرا بعنوان يک هدف اصلي تلقي نمود .
باغ پرندگان براي اولين بار در ايران توسط شهرداري اصفهان احداث گرديده است و اكنون توسط سازمان رفاهي تفريحي شهرداري اداره ميشود .
مساحت داخلي باغ پرندگان 17000 متر مربع مي باشد كه پوشش توري سقف آن حدودا 40000 متر مربع است و بر روي 16 ستون فلزي به ارتفاع حداكثر 32 متر نصب گرديده است.
درباغ پرندگان اصفهان بيش از 5000 پرنده از گونه‌هاي مختلف وجود دارد كه پرندگان وجود از ايران و ديگر كشورها مانند استراليا، تانزانيا، چين، اندونزي و ... جمع آوري گرديده است .
محيط زيستهاي مختلفي بسته به شرايط زيست طبيعي پرندگان در نظر گرفته شده است
بركه هاي براي پرندگان آبچر مانند اردكها، فلامينگوها، پليكان ها  و ...
قفس هـاي شيشه اي با امكانـات ويژه براي پرندگاني كه امكان  زيست در آب و هواي زمستان اصفهان را ندارند مانند كوكاتوها، طوطي ها، مرغ عشق ها و ...
قفسهاي فلزي براي پرندگان شكاري كه به دليل نوع تغذيه امكان رهايي آنها در باغ وجود ندارد مانند عقابها، جغدها، شاهين‌ها و ...
صخره براي پرندگان مناطق سنگلاخي و بياباني مانند كبك‌ها،تيهوها و بلدرچين‌ها
فضاي سبز و پر درخت براي پرندگان مناطق جنگلي مانند: طاووسها، قرقاولها و..
قالي و قاليچه
آنچه از نوشته هاي باستان شناسان استنباط مي شود، آن است که هنرقالي بافي سالها بلکه قرنها پيش دراين خطه وجود داشته وبه تکامل رسيده است.درزمان صفويه اصفهان يکي ازمراکزمهم قاليبافي در ايران گرديد.کارگاههاي بزرگي ساخته شد.واين کارگاهها درجوار قصرهاي سلطنتي پادشاهان صفوي يعني بين چهلستون و ميدان شاه قرارداشت. وسياحاني چون تاورنيه،شاردن درکتابهاي خوداهميت اين فرشهاراستوده اند.امروزه بسياري ازآنها درموزه هاي جهان است.
هنرقلمزني
پرويز بهنام باستان شناس ايراني،قدمت برنزهايي که نقوش زيبا برروي آن نقش بسته ودرحفاريها بدست آمده مربوط به اقوامي است که قبل ازهخامنشيان درايران زندگي مي کرده اند ومحل کشف آنها دراطراف کوههاي زاگرس به نام ناحيه ‹آنزان› شناخته مي شده است.
از آنجايي که نام اصفهان ‹آنزان›بوده و بعد به ‹گابيان› تبديل يافته واززمان هخامنشيان به بعد‹گي› وبعد ‹جي› تبديل شده است.اگراين دو آنزان يکي باشد ،سند معتبري ازقدمت هنرقلمزني دراصفهان بدست می آيد.
ازبهترين سازندگان هنر قلمزني دراصفهان آقايان حاج محمدحسين اهتمام و حاج عبدالحسين پرورش رامي توان نام برد.
ازجمله صنايع دستي ديگر ميتوان از خاتمکاري، ميناکاري، قلمزني، قلمکاري، مينياتور، نقاشي، تذهيب، منبت کاري، خراطي، پوست دوزي ، نقره سازي، گلابدوزي ، سراميک، قاليبافي و زرگري نام برد.
بازار اصفهان 
بناي قسمت عمده اي ازبازار به سراها وکاروانسراها اختصاص دارد.اين اماکن از ارزش تاريخي خاصي برخوردارند.بازاراصفهان که ازديدنيهاي شهر است محل خريدوفروش کالاها وبه خصوص صنايع دستي اصفهان نيز ميباشد. و بهترين سوغات اصفهان رانيزصنايع دستي آن تشکيل مي دهد.
گز اصفهان 
يکي از معروفترين سوغات اصفهان ميباشد.مواد اوليه اين شيريني که گزانگبين باشد در اطراف اين شهر به عمل مي آيد.گزانگبين ريشه گياهي به نام گز ميباشد  اين درخت در اطراف خوانسار در مناطق خوش آب و هوا به عمل مي آيد.در اواخر تابستان محصول اين درخت آماده برداشت مي شود جهت برداشت محصول پوست دباغي شده گوسفند  ( دباله ) زير درختچه پهن کردهو با چوب به تنه درخت زده تا دانه هاي زردرنگي مانند ارزن از بدنه آن جدا شودو بعد ناخالصيهاي آن را گرفته وبراي تهيه گز مرغوب نيمي از مواد مصرفي دانه هاي گزونيمي ديگر شکر وبادام يا پسته استفاده ميشود. اما امروزه گز بسيار مرغوب به علت گراني وکمبود مواد اوليه کمتر تهيه ميشودواز ماده اي به نام بادکا استفاده ميکنند

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: